کتاب: رویاهای به یاد ماندنی (مجموعه داستان )
کتاب: در امتداد غربت(مجموعه شعر)
کتاب :در استانه اندوه بنفش(مجموعه شعر)
کتاب :روشنی من زندگی (مجموعه شعر آماده چاپ)
پایان نامه ی کارشناسی ارشد رشته ی زبان و ادبیّات فارسی (M . A )
موضوع :بررسی اصطلاحات طبّی آثار عطّار نیشابوری
برای مشاهده چکیده و عناوین پایان نامه بنده روی لینک زیر کلیک کنید:
" بررسی اصطلاحات طبّی آثار عطّار نیشابوری "
چه خوش آن دل که شود عاشق دیوانه ی دوست
تا بنوشد همه شب، دل؛ غمِ غمخانه ی دوست
دل نشد تا که شود شاد زهجران تو یک دم
تا تو شمعی شده من هم به تو پروانه ی دوست
دست یاری بده بر هم؛ دو سه روزی که جهانی
می نیکی بخور از ساغر و پیمانه ی دوست
دل شکست از غم هجران نگاهت، چه کنم
بر که گویم، زکه پرسم، که کجا؛ خانه ی دوست!؟
روز و شب در پی آن یار وفادار دلارام
صد دریغ آنچه شنیدیم، شد افسانه ی دوست
یارب این دل نَشِکن شاد کن از غم؛ بتوانم
کنم آباد دل از آن دلِ ویرانه ی دوست
1373
ای گل از بوسیدنت پروانه چون پروا کند
بوی زلفت هر دو عالم را چون من شیدا کند
جسم و جانم شد فدای بوسه ی چشمان تو
هجر تو چشمانِ من؛ همرنگ صد دریا کند
17/10/95
با تو معنا می شوم؛ بی تو امّا هیچ و پوچ
با تو دریا می شوم؛ بی تو دریا هیچ و پوچ
با تو من آیینه ام؛ دیده ها را دیده ام
بی تو چشمی بی سرم؛ دیده ها را هیچ و پوچ
با تو شیدا می شوم؛ با تو شهلا می شوم
با تو رسوا می شوم؛ بی تو رسوا هیچ و پوچ
با تو شورم شور عشق؛ با تو نورم نور عشق
بی تو کورم کور عشق؛ بی تو بینا هیچ و پوچ
با تو نجوای شبم؛ با تو سیمای شبم
با تو دنیای شبم؛ بی تو دنیا هیچ و پوچ
با تو لیلا می شوم؛ بی تو مجنون در جنون
با تو شیرین می شوم؛ بی تو سودا هیچ و پوچ
با تو بالا نور نور؛ بی تو بالا پستِ پست
با تو پیدا روز و شب؛ بی تو پیدا هیچ و پوچ
با تو بالا می روم؛ تا ثریّا می روم
بی تو بالا تا ثریّا؛ بال عنقا هیچ و پوچ
با تو رویای توام؛ بی تو تنهای توام
با تو فردای توام؛ بی تو فردا هیچ و پوچ
با تو روزم بی تو شب؛ با تو نورم بی تو تب
بی تو تنها روز و شب؛ روز و شب ها هیچ و پوچ
با تو زیبا می شوم؛ بی تو زشتم خشتِ خشت
با تو مولا می شوم؛ بی تو مولا، هیچ و پوچ
13/۰۲/1398 ۲۱:۵۰
شور و حال خانه با تو خوشتر است
قیل و قال خانه با تو خوشتر است
خانه بی تو؛ تلخِ تلخِ تلخِ تلخ،
تلخفالِ خانه با تو خوشتر است
گر خیال چشم مستت سبزِ سبز
هم خیال خانه با تو خوشتر است
روزگارِ بی تو بودن؛ آتش است
ماه و سال خانه با تو خوشتر است
خوشترم، چون؛ نورِ نورِ خانه ای
چون هلالِ خانه با تو خوشتر است
ای نوای آرزوهای شباب
پیرِ زالِ خانه با تو؛ خوشتر است
بال و پرِّ روزهای بیقرار
پرّ و بال خانه با تو؛ خوشتر است
بی تو پستِ پستِ پستِم؛ پستِ پست
ابتذالِ خانه با تو خوشتر است
خانه با تو، قصرگل های بهار
چون نهال خانه با تو؛ خوشتر است
پیش چشمت؛ کور و کرّم، لال و گنگ
کرّ و لالِ خانه با تو؛ خوشتر است
ترسم از چشمت بدور افتم چه باک
ترسِ آلِ خانه با تو؛ خوشتر است
بی تو بودن در ملالت؛ زهرِ زهر
صد ملالِ خانه با تو؛ خوشتر است
از حرامِ چشم شوخت؛ باک نیست
تا حَلالِ خانه با تو خوشتر است
بی وصالت؛ خانه می خواهم چکار
چون وصالِ خانه با تو؛ خوشتر است
بی تو آسایش برایم؛ تختِ خار
خار و چالِ خانه با تو؛ خوشتر است
در کمال و در جلال و در جمال
این سفالِ خانه با تو؛ خوشتر است
26/۰۲/1398 ۰۸: ۳۰
غم می تراود از دو چشمانم؛ نمی خندی گلم!؟
بر غنچه ی افسرده بارانم؛ نمی خندی گلم!؟
بر دشت تنهایی ی دل، روییده صدها نقش غم
بر زیستن، در خطِّ پایانم؛ نمی خندی گلم!؟
گُلدیده ی دریایی ات حامی ی کشتی های غم
در موجی از غم های طوفانم؛ نمی خندی گلم؟!
کم مانده تا دیوار دل ریزد فرو از گریه ام
از سیل غم در راه ویرانم؛ نمی خندی گلم؟!
حجم سکوتم را شکن با دست خندان لبت
گلخنده ات بانی ی بنیانم؛ نمی خندی گلم؟!
گل کرده نقش قدمت در کوچه های خاطرم
از مهر رنگینت گلستانم نمی خندی گلم؟!
گسترده ای بر خوان چشمت موجی از دریای مهر
امشب به چشمان تو مهمانم نمی خندی گم؟!
1375