آیه ی یکتا پرستی
تقدیم به :
مادرم
مادر آیینه و خورشید
چشمه ی پُر مهر و اُمید
سلام ای مهربان نیلوفر من
شراب دیدگانت ، کوثر من
نسیم آشنای زندگانی
شمیم مهر چشم عبهر من
به رقص آ در خیال آسمانم
تو ای مست سفیدِ کفتر من
چراغ مهر چشمان تو دارد
به ظلمات این ، دل اسکندر من
به بادم داده چشم ِآتشینت
نمی بینی چرا شور و شر من !؟
فراق روی مهرت آتشین است
نمی خشکاند این چشم تر من !
گمانم نقش زیبا می نشاند
به چشمت سُرمه ی خاکستر من
به عشق روی تو سازم غزل ها
سیاهی در سیاهی ، دفتر من
نیازم ناز چشمان تو جوید
به نازی پر کن ای گل ساغر من
مطیع عشوه ی چشم توهستم
تویی سلطان دین و کشور من
فقیر عشق روی بی ریایت
دل ِمجنونی ام زور و زر من
نهم گل بوسه بر چشمان مستت
نهان از خاطرات دیگر من
قسم بر سایه ی بالا بلندت
نکو گردد به مهرت ، اختر من !
تمام آیه ی یکتا پرستی
نگاه مهربان مادر من
زلال شهر چشم دلبر من
تمام باور ، من ، یاور من !
(اردیبهشت 1377 اردبیل)