اشعارضیغم نیکجو ـ اردبیل

اشعارضیغم نیکجو ـ اردبیل

شعرها و دلنوشته ها
اشعارضیغم نیکجو ـ اردبیل

اشعارضیغم نیکجو ـ اردبیل

شعرها و دلنوشته ها

خطِّ پایان

غم می تراود از دو چشمانم؛ نمی­ خندی گلم!؟

بر غنچه­ ی افسرده بارانم؛ نمی­ خندی گلم!؟

 

بر دشت تنهایی­ ی دل، روییده صدها نقش غم

بر زیستن، در خطِّ پایانم؛ نمی­­ خندی گلم!؟

 

 گُلدیده­ ی دریایی ­ات حامی­ ی کشتی­ های غم

در موجی از غم ­های طوفانم؛ نمی­ خندی گلم؟!

 

کم مانده تا دیوار دل ریزد فرو از گریه­ ام

از سیل غم در راه ویرانم؛ نمی­ خندی گلم؟!

 

حجم سکوتم را شکن با دست خندان لبت

گلخنده­ ات بانی­ ی بنیانم؛ نمی­ خندی گلم؟!

 

گل کرده نقش قدمت در کوچه­ های خاطرم

از مهر رنگینت گلستانم نمی­ خندی گلم؟!

 

گسترده­ ای بر خوان چشمت موجی از دریای مهر

امشب به چشمان تو مهمانم نمی­ خندی گم؟!

 

1375

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد